سهم مرا ز دور تماشا نوشت و رفت
در خاطرات من دو ردپا نوشت و رفت
تا درس اشتیاق و عطش را بلد شوم
بر ماسه کویر من دریا نوشت و رفت
چون دست سرنوشت با من مهربان نبود
پیشانی مرا تکوتنها نوشت و رفت
هر خواهشی که داشتم مهر قبول خورد
اما در انتها دو سه اما نوشت و رفت
شادی یک دقیقه را بر من حرام کرد
غم را برابر همه دنیا نوشت و رفت
لبخند لطف و اخم غضب را کنار هم
بر چهرهاش شبیه معما نوشت و رفت
از شور و شوق روز رسیدن سخن نگفت
داغ فراق را ولی زیبا نوشت و رفت
الهام صد غزل دلم را وعده داده بود
یک دو سه بیت تلخ بیمعنا نوشت و رفت
● این غزل را با صدای هوش مصنوعی گوش کنید: