جمعه, ۵ فروردين ۱۴۰۱، ۰۷:۰۰ ق.ظ
![](//bayanbox.ir/view/4465295043693497710/Untitled.png)
بر دوش دل نهادهام، باری به نام عشق
ویران شدم، به زیر آواری به نام عشق
میخواستم گلی بچینم از جمال دوست
اما به دل نشست از او خاری به نام عشق
افسون خطوخال روی دلبری شدم
پروردهام در آستین، ماری به نام عشق
دزدانه آمد از سرِ دیوارِ دل، شبی
برد عقل را، به زورِ افساری به نام عشق
تاوان این گناه که ایمانم ضعیف بود
افتادهام، به دام مکاری به نام عشق
گفتم مگر به همت تقوا رها شوم
کی میشود حریف بیعاری به نام عشق
من، هی دلیل عقل را تقریر میکنم
دل میکند اقامه انکاری به نام عشق
در آرزوی سر به دامانِ تو داشتن
جان دادهایم بر سرِ داری به نام عشق
اینجا خبر ز شادی و شور و ترانه نیست
ماییم و درد و رنج و بیماری به نام عشق
از دست روزگار گرفته دلم، اگر
آتش زدم دوباره سیگاری، به نام عشق!